تقویت هوش هیجانی و دستیابی به موفقیت در روابط
هوش هیجانی چیست و چگونه میتوان ان را افزایش داد؟
احتمالاً همه ما، چه در محل کار و چه در زندگی شخصی خود افرادی را می شناسیم، که واقعاً شنوندگان خوبی هستند. مهم نیست که در چه وضعیتی هستیم ، همیشه به نظر می رسد آنها فقط می دانند چه چیزی را بگویند – و چگونه آن را بیان کنند تا احساس ارامش کنیم و در مسیر خود انگیزه لازم را داشته باشیم
آنها دلسوز و بسیار با ملاحظه هستند و حتی اگر ما راه حلی برای مشکل خود پیدا نکنیم ، تنها با معاشرت کردن با این اشخاص احساس امید بیشتری می کنیم
هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانات ما هستند
یافتههای جدید نشان میدهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفهشناسی بالایی هستند، اما فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعیاند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیفتری دارند
هوش هیجانی یکی از چندین نوع هوش ما است که به روابط ما مربوط میشود. این هوش، در حقیقت میزان تبحر لازم برای ایجاد، حفظ و گسترش ارتباطات را به ما میدهد. هوش اجتماعی شامل مهارتهای برقراری ارتباط موثر، حفظ و گسترش این روابط است
همچنین، تقویت هوش هیجانی توانایی مدیریت هیجانات و کنترل رفتار را بالا میبرد و باعث میشود که افراد در روابط خود کمتر آسیب دیده و کمتر به دیگران آسیب وارد کنند
علاوه بر اینها یکی از مهارتهای هوش هیجانی، یکپارچگی درونی و اخلاق مداری است که باعث میشود افراد بتوانند در روابط خود با یکپارچگی میان گفتار، افکار و رفتارهایشان، در دیگران اعتماد ایجاد کرده و به اصول اخلاقی پایبند باشند. بنابراین، میتوانیم نتیجه بگیریم که هوش هیجانی پایه تقویت هوش اجتماعی است
یکی از مسائلی که در هوش اجتماعی پر رنگ است، «شعور اجتماعی» است که این شعور باعث میشود در روابطمان کمتر به دیگران آسیب زده و کمتر قوانین اجتماعی را زیر پا بگذاریم
آیا هوش هیجانی بخشی از شخصیت است ؟
خیر. هوش اجتماعی یکی از شاخه های هوش می باشد که در سال های گذشته به طور گسترده ای بر روی آن مطالعه انجام شده و آموزش های عمومی را درگیر کرده است
آیا امکان دارد که هوش هیجانی یک شخص بالا و هوش هیجانی او پایین باشد؟
بله، خصوصا هر چه گرایش افراد به برون گرایی باشد هوش اجتماعی آنها نیز بالاتر میرود. این هوش باعث میشود که ما در روابط خود هوشمندانهتر رفتار کنیم. اما فراموش نکنید که برون گرایی افراد به این معنی نیست که تمامی مهارتهای هوش اجتماعی را دارا هستند
بهطور مثال، ممکن است آنها بتوانند در برقراری ارتباط قوی عمل کنند، اما به دلیل کاستیهایی که در شعور اجتماعی و هوش هیجانی دارند، قادر به حفظ و گسترش روابط نباشند. هوش اجتماعی را هم میتوان بهصورت منفی استفاده کرد و هم بهصورت مثبت. یک شخص هم میتواند از تواناییهای برقراری ارتباط جهت فریب مردم استفاده کند و هم اینکه در جهت داشتن روابطی موثر و سالم گام بردارد
برای داشتن روابطی سالم کسب مهارتهای هوش هیجانی و شعور اجتماعی لازم است اما در مورد فریب مردم کافی است که فرد در برقراری ارتباط حرفهای عمل کرده و بازیهای روانی منفی را بداند. بنابراین، هوش اجتماعی مانند هوش هیجانی هم مصارف منفی دارد و هم مصارف مثبت. لازم به ذکر است که بخش وسیعی از هوش اجتماعی، آموزشی است اما نکتهای که در این بین وجود دارد این است که اگر فرد نتواند به آنچه که میداند عمل کند، برای رسیدن به این منظور باید هوش هیجانی خود را تقویت کند
IQتفاوت هوش هیجانی و
ای کیو همان هوش عادی است که بیشتر مردم میشناسند. حتما شما هم افرادی را میشناسید که با اینکه هوش بالایی دارند ولی زندگی موفقی ندارند
ای کیو شما را بر روی بهترین صندلیهای دانشگاه می نشاند اما از اینجا این هوش هیجانی است که به شما کمک میکند روابط درستی انتخاب کنید بیشترین موفقیت زمانی اتفاق میافتد که شما هر دو هوش را باهم تقویت کنید هم هوش اجتماعی و هم ای کیو
عناصر کلیدی هوش هیجانی چیست ؟
مهارت های ارتباطی به طور شفاهی
این افراد می توانند به راحتی هوش اجتماعی خود را در دورهمی ها نشان دهند زیرا می دانند که همیشه از چه چیزی و چه جمله ای استفاده کنند. هوش بالای اجتماعی در افراد باعث می شود که مکالمات موثری با طیف وسیعی از انسان ها داشته باشند و همیشه حرف های مناسبی را رد و بدل کنند
دانش قوانین اجتماعی
هوش اجتماعی به طور فردی به ما یاد می دهد که چگونه نقش های مختلف اجتماعی را ایفا کنیم و همچنین به ما قوانینی را آموزش می دهد که بتوانیم استانداردهای خود را هر چه بهتر در تعامل با دیگران نشان دهیم و به عبارت دیگر افراد با هوش اجتماعی بالا می دانند که چگونه تعامل اجتماعی را اجرا کنند و در نتیجه مهارت های شنیداری آن ها اثر بخش خواهد بود و افزایش پیدا می کند. افراد با هوش اجتماعی بالا شنونده های بسیار خوبی نیز هستند
دانستن رگ خواب دیگران
افراد با هوش اجتماعی بالا همیشه می دانند که دیگران از چه چیزهایی لذت می برند و رفتار آن ها را می شناسند. در واقع توانایی خواندن فکر و احساسات دیگران را دارند . احساسات و عاطفه بخشی از هوش عاطفی و هوش اجتماعی و هوش احساسی می باشد که با یکدیگر مرتبط است و باعث می شود که افراد مهارت خود را در این زمینه افزایش دهند
چگونه به راحتی با افراد عصبانی و بد اخلاق برخورد کنیم؟
نقش بازی کردن و تاثیرگذاری اجتماعی
شخص با هوش اجتماعی بالا می داند که چگونه باید نقش های اجتماعی مختلف را ایفا کند و به دیگران اجازه می دهد که در کنار او احساس راحتی داشته باشند و در نتیجه اعتماد به نفس آن ها را افزایش می دهد. روانشناسان معتقدند که مهارت های مدیریتی باعث می شود که شخص همیشه بتواند خودش را در جایگاه های مختلف فرض کند و تعادل را ایجاد کند و همچنین به دیگران شخصیتی متعادل را نشان می دهد که این یکی از پیچیده ترین عناصر هوش اجتماعی می باشد.
بحث نکردن
افراد با هوش اجتماعی بالا به راحتی می دانند که چه زمانی بحث در حال منحرف شدن می باشد و کاملاً از بحث کردن خود را دور می کنند و انسان های جنجالی و دعوایی نیستند و ایده های آن ها همیشه روشن و واضح است
ارسطو میگوید
“عصبانی شدن آسان است؛ همه میتوانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!
چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم؟
گام اول: همدلی
آگاهی اجتماعی مجموعه ای از همدلی اولیه، هماهنگ سازی، درک همدلانه و شناخت اجتماعی است. همدلی اولیه نوعی همدلی ذاتی و غریزی است که در آن علایم عاطفی غیرکلامیِ دیگران را به صورت ناخودآگاه دریافت می کنید
ممکن است شخصی نتواند احساسات خود را به زبان بیاورد اما نمی تواند مانع ارسال علایمی مانند لحن صدا یا حرکات چهره خود شودکه بیان کننده احساس اوست
حتی هنگامی که تلاش می کنید احساسات خود را سرکوب کنید، عواطف راهی برای بروز خود پیدا می کنند. مجموعه این علایم، همدلی اولیه شما را با دیگری شکل می دهد و برای هماهنگ شدن با طرف مقابل آماده تان می کند
گام دوم: هماهنگی
مهارت گوش کردن، نقش مهمی در هماهنگ شدن افراد با یکدیگر ایفا می کند. اگر شما به جای گوش سپردن به طرف مقابل، شروع به تک گویی کنید، در واقع بدون توجه به نیازهای دیگری تنها در حال پاسخ گویی به نیازهای خود هستید. این مانع هماهنگی صحیح شما می شود. اگر بتوانید به درستی با طرف مقابل تان هماهنگ شوید، یک گام در روابط خود به جلو حرکت کرده اید
گام سوم: درک همدلانه
هماهنگ شدن با دیگران، درک همدلانه ای به شما می دهد که مهارتی بنیادی در هوش اجتماعی به حساب می آید. این درک همدلانه با همدلی اولیه متفاوت است. در این مرحله، شما قادر هستید احساسات، افکار و مقاصد طرف مقابل را درک کنید
گام چهارم: شناخت
چهارمین جنبه از آگاهی روابط بین فردی، دست یابی به شناخت اجتماعی است. کسانی که در این حیطه ماهر هستند با آگاهی از ساز و کار دنیای اجتماعی و این که دنیا عملا چگونه کار می کند، می دانند در بیشتر موقعیت های اجتماعی چه رفتاری از آن ها انتظار می رود
گام پنجم: دست یابی به مجموعه ای از مهارت
حال که موفق به تکمیل آگاهی های اجتماعی تان شده اید، به مجموعه ای از مهارت های اجتماعی نیاز دارید. این مهارت ها شامل هماهنگی و انطباق، ابراز وجود، اثرگذاری و ابراز توجه است. سازگاری و انطباق موجب از بین رفتن اصطکاک در برخوردهای بین فردی می شود
اگر نتوانید به درستی با دیگران منطبق شوید، به تدریج تعاملات اجتماعی تان کمرنگ می شود. برای سازگار شدن لازم است در درک آنیِ نشانه های غیرکلامی ماهر باشید و بدون نیاز به فکر کردن، به راحتی بر اساس این درک عمل کنید. نشانه های غیرکلامی سازگاری و انطباق، گستره وسیعی از حرکات مانند یک لبخند ساده یا سر تکان دادن به موقع را شامل می شود. پس از سازگاری و انطباق، به مهارت ابراز وجود نیاز داریم
وقتی در یک رابطه بتوانید خود را به نحوی موثر معرفی کنید یعنی توانسته اید به درستی از مهارت ابراز وجود استفاده کنید. با بهره گیری از قابلیت اثرگذاری می توانید در هر گفت وگویی نتیجه ای سازنده به جای بگذارید. افراد توانا در به کارگیری قابلیت اثرگذاری، برای هدایت اعمال خویش بر آگاهی های اجتماعی خود اتکا می کنند
به طور مثال موقعیت هایی را که در آن نادیده گرفتن برخی اشتباهات به سود رابطه تمام می شود، به خوبی می شناسند. در نهایت لازم است که در برخوردهای اجتماعی روزمره تان با اهمیت دادن به نیازهای دیگران، از خود توجه نشان دهید. ابراز توجه، سنگ بنای مشاغل مرتبط با امدادگری و کمک به دیگران از جمله پزشکی و مددکاری اجتماعی است. ابراز توجه نشان دهنده دلسوزی و غمخواری فرد است